نقاط مورد علاقه طراح سرشناس ایتالیایی جورجیو ارمانی در توکیو

سلطان مُدِ ایتالیا که مدل دوختِ لباس‌های غیررسمی را راحت‌تر و خودمانی‌تر کرد، نقاط مورد علاقه‌اش در توکیو را با ما در میان گذاشته. او خودش در این شهر زنده و پرهیاهوی ژاپن، صاحب برج بزرگی‌ست به بلندای 55 متر

 

به نظر شما تو توکیو روزمون رو کجا بگذرونیم، خوبه؟

«من خودم از کاخ سلطنتی خوشم میاد. آدم وقتی بین دیوارها و خندق‌هایی که دور تا دورِ این کاخ رو گرفتن، وایمیسته، واقعاً حس می‌کنه اومده تو یه قلعه‌ی تاریخی. جالبه بدونید که خانواده‌ی سلطنتی ژاپن هم که تازگی پادشاه جدیدشون تاجگذاری کرد، هنوز همین جا زندگی می‌کنن. پارک‌های شرقی اینجا پر از آرامشه. اگه اومدید، می‌تونید برید تو باغ‌های معروف نینومارو و چایخونه‌های سوانو چایا. اینجا یه عالمه درخت آلو هم داره. تو فروردین که شکوفه‌های صورتی روشن این آلوها شروع می‌کنه جوونه زدن، خیلی قشنگ می‌شه. ژاپن البته بیشتر به شکوفه‌های گیلاسش معروفه، ولی هرچی هست، این تنوعش بی‌نظیره واقعاً.»

وقتی اینجایید، کجاها رو دوست دارید ببینید؟

«من معبد سِنسوجی تو آساکوسا رو خیلی دوست دارم. مال قرن هفتمه. میگن قدیمی‌ترین نمونه‌ی این مدل از معابد تو ژاپنه. می‌دونم جای خیلی توریست‌پذیری هم هست، ولی من خوشم میاد ازش. قبلاً تو ذهنم یه تصوری ازش داشتم. وقتی اومدم دیدم دقیقاً همونه: چوب‌های دکوری رو تزئین کردن، یه کم خمش کردن و لایه لایه تو بنای پشت‌بوم کار گذاشتن. اونم همه‌ش با غلبه‌ی رنگ قرمز. مقبره‌ی مِیجی تو شیبویا رو هم دوست دارم. یه فضای مذهبی شینتویی ـه که برا امپراتور مِیجی و شهبانو شوکِن وقف کردن. ولی من در کنار معماری تاریخی ژاپن، به سبک‌های مدرنش هم خیلی علاقه دارم. مرکز ملی هنر ژاپن تو منطقه‌ی روپونگی، یکی از بهترین جاهاییه که میشه دید. اولین بار که دیدم، مدل ساختمونش واقعاً منو گرفت. یکی دیگه از نمونه‌های معماری معاصر، موزه‌ی اِدو-توکیو ست که تو منطقه‌ی ریوگوکوئه. تو این موزه، ابزارهای دست‌ساز قرن 17 تا 19 رو به نمایش گذاشتن. ولی ساختمونش شبیه یه سفینه‌ی فضاییه. معمارش آقای کیونوری کیکوتاکه بود. طراحی بلوک‌نمایی که اون اینجا کرده، یکی از نمونه‌های اصیل جنبش «متابولیسم» تو معماری ژاپنه. این موزه سال 1993 باز شد. واقعاً جای فوق‌العاده‌ایه.»

به نظرتون بهترین حس و اتمسفر محیطی رو کجا میشه پیدا کرد؟

«بستگی داره کِی برید. اگه روز باشه، محله‌ی زنده و پر جنب و جوشِ هاراجوکو جای خوبیه که بشینید و مردم رو تماشا کنید. تو شب، محله‌ی روپونگی خوبه. ولی راستش این شهر برام به‌شدت با میلان فرق داره. چون تقریباً هرجا میرم، می‌بینم خوشم میاد.»

 

گالری هم می‌رید؟

«آره، موزه‌ی هنر موری (The Mori Art Museum). اینجا از طرف مرکز گوگنهایم نیویورک، دوره‌ی نمایشِ آثارم رو برگزار کردن. یه جای دیگه هم که رفتم، موزه‌ی ملی هنر غرب بود. ساختمانش تنها جاییه که تو خاور دور، با طراحی مدرن فرانسوی-سوییسی لوکوربوزیه ساخته شده. هم توش هم بیرونش خیلی گیراست.»

رستوران چی؟ چه رستوران‌هایی خوبه اینجا؟

«بهترین غذاهای ژاپنی‌ای که من تا حالا تو عمرم خوردم، تو کوچه‌های باریک محله‌ی شینجوکو بوده. این کوچه‌ها پر از رستوران‌های کوچیک شلوغی ان که هر کدوم فقط برا چند نفر جا دارن. خیلی شیک هم نیستند. جاهای ساده‌ای ان، ولی کارشون تمیزه. غذای خوب تحویل میدن. یه بار نشستم یه سرآشپز رو که داشت سوشی درست می‌کرد، تماشا کردم. مثل دیدنِ یه هنرمند بود که داشت با جون و دل، اثر هنری‌ش رو خلق می‌کرد. شاید حالا کلیشه باشه این حرفم، ولی من واقعاً غذای ایتالیایی رو خیلی شدید دوست دارم. به خاطرِ همین، همیشه هرجا میرم، می‌گردم دنبال جاهایی که بلدن غذای مدیترانه‌ای خوب درست کنن. یکی از این رستوران‌های توکیو که کارش خوبه، اسمش اِلیو لوکاندا ایتالیانائه. سرآشپزش اصالتاً اهل کالابریاست که یه جاییه تو جنوب غرب ایتالیا. البته غیر از این، قطعاً رستوران مورد علاقه‌ی من، رستورانِ برجِ جینتزا آرمانی توکیوئه.»

 

 

طرح‌ها و آثارتون چه تأثیراتی از ژاپن پذیرفته؟

«سبکِ (استایلِ) ژاپنی، بسیار مورد تحسین و احترام منه. تأثیر این سبک رو می‌تونید تو مجموعه‌هایی که درست کردم، به‌وضوح ببینید؛ به‌خصوص توی خط Privé Couture (دوخت خصوصی). من توی کارهای داخلی‌م هم از سبک ژاپنی الهام گرفتم. طرح‌های داخلی‌م ترکیبِ هندسه و سادگی ان؛ یعنی چیزهایی که مشخصاً ویژگی طراحی‌های شرقیه. ژاپن حتی رو ساختمون‌هایی هم که ساختم، تأثیر گذاشته. فضای «تئاتر آرمانی» میلان رو با همکاری تادو آندو ساختم. تادو آندو یه معمار معروفه؛ متولد اوساکای ژاپن. یه مدت اصلاً گالری سیلوس آرمانی رو دادم بهش، نمایشگاهش رو برگزار کنه توش. اسم نمایشگاهش «The Challenge» ـه.»

از کجاها خرید می‌کنید؟

«من علاقه و پیوند شدیدی به منطقه‌ی جینتزا دارم؛ همون جایی که فروشگاه مورد علاقه‌م هست. ولی چرخ زدن تو خیابون اوموتساندو رو هم دوست دارم. یه خیابونه تو منطقه‌ی شیبویا. اونجا هم مثل جینتزا انواع مختلف معماری رو به نمایش میذارن؛ به خصوص بوتیک‌های مد. این البته بیشتر یه کنجکاوی مربوط به حرفه‌م میشه. ولی خب کوچه‌پس‌کوچه‌های خیابون اوموتساندو با چیزای جدیدشون خیلی آدم رو غافلگیر می‌کنن. فضای هیجان‌انگیزی داره این کوچه‌ها. پر از بوتیک‌های کوچیک و بار و رستورانه. از پیدا کردنِ عتیقه‌جات هم لذت می‌برم. یه جای خیلی دوست‌داشتنی‌ای هم بود تو روپونگی به اسمِ کوروفونه که فقط تو کار فروش اسباب و اثاثیه‌ی قدیمی و قفسه و این چیزا بود. از اونجا هم خوشم می‌اومد.»

معمولاً چه چیزهایی می‌خرید؟

«یه فروشگاه کوچیک ثابت، اینجا هست که من هروقت میام، یه سر به‌ش می‌زنم. این مغازه واقعاً نشون میده ژاپنی‌ها چه نگاهی به هنرها و صنایع دستی دارن. اسمش توکیو کیوکیودوئه. تأسیسش برمی‌گرده به سال 1663. بُخور و کاغذهای خاص و لوازم هنری می‌فروشه. واقعاً معلومه تو کارش اصالت داره. وقتی می‌بینم این چیزهای روزمره رو در نهایتِ سادگی و زیبایی، عرضه می‌کنه، خیلی برام تحسین‌برانگیز میشه. من همیشه با یه کیفِ پر از کاغذهای سنتی برمی‌گردم ایتالیا تا روشون کار کنم. یادمه آخرین بار که اومدم توکیو، یه عالمه بخور و قلمِ خوشنویسی ازشون خریدم. چندتا رول بزرگ پارچه‌ی کیمونوی ژاپنی (پارچه‌ی لباس سنتی ژاپن) و کفش‌های چوبی ژاپنی هم خریدم؛ از اون مدل‌هاش که گِیشاها (زنان اجراکننده‌ی آیین‌ها و هنرهای سنتی ژاپن) می‌پوشن.»

آیا وقتی میاین اینجا، مدل لباس پوشیدنتون رو عوض می‌کنید؟

«من هیچ جای دنیا سبک لباس پوشیدنم رو عوض نمی‌کنم! شاید به این خاطر باشه که طراح مدم. من زندگی‌م رو صرفِ تخیل و خلاقیت فکری‌م می‌کنم تا بتونم طرح‌های جدیدی تو نوع لباس و متعلقاتش برای دیگران به وجود بیارم. ولی خودم همیشه ساده لباس می‌پوشم. مدل همیشگی‌م معمولاً یه تیشرت آبی پررنگه؛ از جنس بافت پشم بز کشمیر با یه شلوار تیره که باش ست می‌کنم و یه کفش اسپرت سفید.»

 

بهترین تجربه‌تون از توکیو چیه؟

«من یه خاطره‌ی حسی خیلی خاصی از اینجا دارم. اونم وقتی بود که ایسی میاکه ازم دعوت کرد که به یه مراسم سنتی چای برم. می‌دونید که این یکی از قدیمی‌ترین سنت‌های ژاپنه. واقعاً آیینِ بخصوص و سحرانگیزیه که احساسات معنوی و روحی آدم رو هم درگیر می‌کنه. چون تو این مراسم برای هر حرکتی و هر ژستی، از قبل، برنامه‌ریزی دقیق و حساب‌شده‌ای کردن تا از ترکیبش یه رقص آیینیِ پر از معنی و احساس به وجود بیاد. تو این مراسم، وقتی چای رو میارن، یه هنرورز رزمی هم میاد و با شمشیرش یه دسته گلِ سبز رو انقدر خرد می‌کنه تا فقط یه ساقه‌ی کوچیک ازش بمونه. لحظه‌ی خیلی خاصیه، وقتی آدم ببینه.»

 

 لوفت هانزا پروازهای خود در آسمان ایران  را به حالت تعلیق درآورد
۱۳۹۸/۱۰/۲۸ شنبه
لوفت هانزا پروازهای خود در آسمان ایران را به حالت تعلیق درآورد

پرواز روزانه تهران به فرانکفورت از سوی شرکت لوفت‌هانزا لغو شد.

رنگ سال جدید، همرنگِ رؤیای مسافران است در زندگیه واقعی اما کجاست؟
۱۳۹۸/۱۰/۲ دوشنبه
رنگ سال جدید، همرنگِ رؤیای مسافران است در زندگیه واقعی اما کجاست؟

(شرکت رنگپردازی پانتون )که مسئول پشتیبانی سیستم رنگشناسی و ساختِ رنگها در فضای دیجیتال و واقعی در سطح جهان است و هر ساله در اواخر آذر (میانهی دسامبر) رنگ سال میلادی بعد را تعیین میکند اخیراً رنگ سال 2020 را هم اعلام کرده ا ست. ...

چه‌قدر زودتر از پرواز باید در فرودگاه باشیم؟
۱۳۹۸/۹/۱۰ یکشنبه
چه‌قدر زودتر از پرواز باید در فرودگاه باشیم؟

بهتر است مقداری از وقتتان را قبل از پرواز خالی کنید، مگر اینکه خیلی عاشق ریسک باشید. اگر خواهان تجربه‌ای آرام و دلنشین از پروازتان هستید، این مطلب را بخوانید. اینجا قرار است ببینیم چه مدت زودتر از پرواز باید به فرودگاه برویم...

به لطف تکنولوژی بیومتریک، به‌زودی چهره‌‌ی شما می‌شود گذرنامه‌تان
۱۳۹۸/۸/۱۹ یکشنبه
به لطف تکنولوژی بیومتریک، به‌زودی چهره‌‌ی شما می‌شود گذرنامه‌تان

گذرنامه‌های شلوغِ پر از مهر احتمالاً تا چند وقت دیگر جایشان را به عنبیه‌ی چشم‌ها خواهند داد.